نقشۀ راه و مدل عملیاتی نظریۀ نظام انقلابی در بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی

چکیده

انقلاب ایران در زمرۀ نظام‌های انقلابی متمایزشده از انقلاب‌های سوسیالیستی و لیبرالیستی، تعبیر و تفسیر می‌شود. انقلاب اسلامی 1357 ایران را می‌توان نقطۀ عطفی در تاریخ تحولات انقلابی دانست. روندی که توانست معادلۀ سیاست و قدرت را براساس نشانه‌های پست‌مدرن، غیر اثبات‌گرایانه، غیرمارکسیستی و غیرلیبرالیستی تبیین و تفسیر کند. فوکو به این موضوع اشاره دارد که انقلاب ایران ماهیت ساختاری نداشته و باید آن را در زمرۀ انقلاب‌های پست‌مدرن طبقه‌بندی نمود. ویژگی اصلی انقلاب اسلامی ایران آن است که بر قالب‌های هنجاری همانند عدالت، معنویت و کنشگری تأکید دارد.
نظریۀ نظام‌های انقلابی در سال‌های میانی قرن 19 با رویکرد سوسیالیستی ارائه شد. کارل مارکس در «مانیفست کمونیستی» تلاش کرد تا تفسیری تاریخی از تحولات انقلابی ارائه دهد. در نگرش مارکس، تحولات تاریخی ماهیت انقلابی دارند. محور اصلی اندیشۀ مارکس را ترکیبی از ماتریالیسم تاریخی و ماتریالیسم دیالکتیک تشکیل می‌دهد. در نگرش او، ابزار تولید در فرایند تحول انقلابی قرار داشته و تاریخ براساس پویایی‌های ابزار تولید تفسیر می‌شود. رویکرد مارکس واکنشی نسبت به اندیشه‌های لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی مبتنی بر رقابت آزاد بوده است.
اصلی‌ترین نشانۀ‌ معنایی، ساختاری و کارکردی انقلاب اسلامی ایران را می‌توان در سازوکارهای کنش اجتماعی تحلیل نمود. کنش‌گری در قالب «مسئولیت اجتماعی» و «تکلیف‌گرایی»  به‌عنوان محور و جهت‌گیری اصلی انقلاب است. مقابله با تهدیدات و مقاومت دربرابر نظام سلطه در زمرۀ نشانه‌ها و شاخص‌هایی محسوب می‌شود که در جهت‌گیری انقلاب اسلامی و فرایندهای مربوط به آن معنا پیدا می‌کند. درک نظریۀ نظام انقلابی در گام دوم انقلاب اسلامی نیازمند شناخت نشانه‌هایی است که اولاً، ماهیت هستی‌شناسانه دارد و ثانیاً، در قالب نشانگان کنش معرفت‌شناسانه انعکاس می‌یابد. قالب‌های هستی‌شناسانه در موج اول انقلاب اسلامی ماهیت فرهنگی، هنجاری و ساختاری داشته است.
چنین فرایندی در موج دوم انقلاب اسلامی ماهیت تمدنی داشته و بر نشانه‌هایی همانند علم، معنویت، اقتصاد، سبک زندگی، عزت، حکمت و مصلحت تأکید داشته است. تحقق چنین اهدافی در شرایطی حاصل می‌شود که شکل‌بندی‌های نظام انقلابی حاصل شود. مفروض پژوهش آن است که ویژگی‌های اصلی نظام انقلابی با سازوکارهای مربوط به الیگارشی حاکم، رانت‌گرایی مدیران اجرایی و فرایند نفوذ اندیشه‌های لیبرالی بر ذهنیت کارگزاران ساختار انقلابی هماهنگی ندارد.
پرسش اصلی پژوهش آن است که «نقشۀ راه و مدل عملیاتی نظریۀ‌ نظام انقلابی در گام دوم انقلاب اسلامی دارای چه ویژگی‌‎هایی بوده و در چه فرایندی حاصل می‌شود؟» فرضیۀ پژوهش به این موضوع اشاره دارد که «نظام انقلابی در گام دوم انقلاب اسلامی نیازمند پالایش کارگزاران، کنترل فرایند نفوذ، انگیزۀ کنش انقلابی، امید به آینده و تنظیم فرایند کنشگری در قالب سازوکارهای علمی به‌عنوان اولین اصل گام دوم محسوب می‌شود.» این پژوهش در چهارچوب نظری نظام انقلابی به مثابۀ ساختار، فرایند و کارگزار تعریف می‌شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

نقشۀ راه و مدل عملیاتی نظریۀ نظام انقلابی در بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی