نقشۀ راه و مدل عملیاتی عزت ملی در روابط خارجی مرزبندی با دشمن در گام دوم انقلاب اسلامی

چکیده

گام دوم انقلاب اسلامی را می­توان برنامه و نقشۀ راه حوزه­های دانش، قدرت اقتصادی، سیاست خارجی و امنیت ملی دانست. محور اصلی سیاست خارجی ایران در گام دوم را می­توان براساس آموزه­هایی تبیین نمود که در قالب سیاست­های کلی نظام سیاسی در عرصۀ روابط خارجی و در قالب سازوکارهایی مانند عزت، حکمت و مصلحت تبیین شده است. براساس چنین رویکردی، روند تمدن‏سازی ایران اسلامی در محیط منطقه‌ای و بین‎المللی نیازمند بهره‏گیری از سازوکارهایی است که محور آن را «حکمت» قرار داده است. حکمت به مفهوم شکل خاصی از «عقلانیت راهبردی» محسوب می­شود که در ادبیات سیاسی ایران از آن به‌عنوان «بصیرت» نیز یاد شده است.
حکمت را می­توان به‌عنوان عامل و نیروی متعادل‎کنندۀ عزت ملی و مصلحت راهبردی دانست. چنین رویکردی براساس انگارۀ علم‎محور حاکم بر بیانیۀ گام دوم، به این موضوع اشاره دارد که ایران برای تحقق اهداف راهبردی خود نیازمند سازوکارهایی است که اولاً، علم‎محور باشد؛ ثانیاً، نشانه­های علم‎محوری در عرصۀ سیاست خارجی منجر به تولید قدرت شود؛ ثالثاً، کاربرد قدرت در راستای خصومت نبوده و مبتنی بر نشانه­هایی از صلح‎سازی، امنیت‎سازی و عزت ملی خواهد بود. حکمت و بصیرت، محورهای اصلی عزت ملی روابط خارجی ایران در نگرش امام خامنه­ایمدظلهالعالی بوده است.
پرسش اصلی پژوهش آن است که «مدل عملیاتی عزت ملی در روابط خارجی ایران و در فرایند گام دوم انقلاب اسلامی چه ویژگی­هایی دارد؟» فرضیۀ پژوهش به این موضوع اشاره دارد که «عزت ملی در بیانیۀ گام دوم مبتنی بر نشانه­هایی از قدرت‎سازی، مرزبندی با دشمن، حکمت و مصلحت خواهد بود». در انجام این پژوهش «رهیافت واقع‎گرایی انگیزشی» استفاده می­شود. چنین رهیافتی به مفهوم آن است که معادلۀ قدرت و کنش امنیتی کشورها همان‎طور که ماهیت ساختاری داشته و براساس نشانه­هایی از موازنۀ قدرت و تهدید شکل می­گیرد، می­توان آن را بر مبنای «کنش انگیزشی و راهبردی» تنظیم نمود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

نقشۀ راه و مدل عملیاتی عزت ملی در روابط خارجی مرزبندی با دشمن در گام دوم انقلاب اسلامی